۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه
۱۳۹۱ دی ۴, دوشنبه
۱۳۹۱ دی ۱, جمعه
دعای من
هللویاه!
خداوند را حمد بگویید زیرا که او نیکوست و رحمت او تا به ابد میباشد.مزمور 1:106
"عیسی مسیح خداوند از تو سپاسگزارم که مرا دوست داری و جریمه گناهان مرا پرداخت نمودی. برای من واضح گردیده است که تاکنون خودم تصمیم گیرنده زندگیم بوده و جدا از تو زندگی کرده ام.به این مطلب پی بردم که شخص گناهکاری هستم و احتیاج به بخشش گناهانم دارم.(گناهان خود را مو به مو نزد او اعتراف نما).عیسی خداوند گناهان مرا ببخش.میل دارم بسوی تو بازگشت نمایم و دیگر زندگی گذشته را پیروی ننمایم.بلکه از حال به بعد اراده تو را جویا باشم واز تو اطاعت نمایم.عیسی خداوند سلطان زندگیم باش و مرا تبدیل نما آنطور که تو میخواهی.شکر گزارم که مرا در خانواده الهی پذیرفتی و من اکنون فرزند تو می باشم.آمین"
۱۳۹۱ آذر ۲۷, دوشنبه
خدا همه چیز را به ما می بخشد
آیا خدائی که پسر خود را دریغ نداشت بلکه او را در راه همه ما تسلیم کرد با بخشیدن او همه چیز را با سخاوتمندی بما نمی بخشد؟(رومیان باب 32:8)
خدا هیچ بدهی به ما ندارد بلکه او علاقه دارد همه چیز را به ما بدهد.این را فیض می نامند.خدا دنیا را فیض می بخشد.دو هزار سال پیش عیسی مسیح بر روی زمین آمدتا گناه جهان را بردارد.
"ببین این است بره خدا که گناه جهان را بر می دارد"(انجیل یوحنا:29:1) او انسانها را با فیض و راستی ملاقات نمود.فیض خدا ما را متحیر می سازد.فیض خدا جذاب است.آمین
۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه
چگونه مسیح را به قلبمان دعوت کنم؟
آیا به دنبال پاسخ به سوالاتی درباره حیات که ذهنمان را بسختی به خود مشغول کرده است هستید؟چند لحظه دیگر شما می توانید بخشش الهی و رابطه شخصی با خدا، آرامش و آزادی از گناه، حکمت و نقشه پدر آسمانی برای زندگی شما را دریافت کنیدچه قدمهایی برای پاسخ به این سوالات حیاتی می بایست برداشت؟قدم اول: درک این حقیقت که اراده خدا برای شما این است که حیات جاودانی داشته باشید و آن را زیاده حاصل کنیدکار دزد این است که بدزدد ، بکشد و نابود کند، اما من آمده ام تا به شما حیات واقعی را به فراوانی عطا نمایم یوحنا 10: 10زیرا خدا بقدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است تا هر که به او ایمان آورد هلاک نشود بلکه زندگی جاوید یابد : یوحنا 3: 16(عیسی مسیح از لحاظ روحانی فرزند خدا می باشد نه از لحاظ جسمانی)
خدا می خواهد با شما رابطه دوستانه و شخصی و نزدیک برقرار کند. چه هدیه شگفت انگیزی خدا برای ما تهیه دیده است
قدم دوم: این حقیقت را درک کنید که شما از خدا جدا شده اید و میان شما و خدا فاصله بسیار بزرگی وجود داردبین خدا و انسان خلاء عظیمی وجود دارد. خداوند طریقی مهیا کرده است تا ما حیات بیابییم ، در طی طول تاریخ انسان با تصمیمهای خودخواهانه خود از خداوند نااطاعطی کرده است. و این تصمیمات باعث شده تا این خلاء همچنان باقی بماندکلام خدا به ما نشان می دهد که نتیجه گناه مرگ استپولس رسول در رومیان 3: 23 می فرماید: زیرا همه گناه کرده اند و هیچکس به آن کمال مطلوب و پر جلالی که خدا انتظار دارد، نرسیده استو در رومیان 6: 23 می خوانیم: زیرا هر که گناه کند، تنها دستمزدی که خواهد یافت ، مرگ است، اما هر که به عیسی مسیح ایمان آورد پاداش او از خدا زندگی جاوید است
هر انسانی با این توانایی و احتیاج، داشتن رابطه نزدیک با خدا خلق شده استدر زندگی روزمره خود میبینیم که افراد معروف ، ثروتمند و ... افرادی که بنظر می رسند بهترینهای دنیا را دارند، در تلاش پر کردن این خلا زندگی با چیزهای گوناگون می باشند. حتی سعی در انجام کارهای خیر خواهانه می کنند و دنبال اخلاقیات و حتی مذهب می گردند ولی همچنان آن خلائی را که عیسی مسیح قادر به پر ساختن آن می باشد، باقی می باشد
قدم سوم: قبول کنیم که خدا تنها یک راه برای ما مهیا کرده است تا از گناه و این جدایی که بین انسان و خدا برقرار است ما را آزاد سازد عیسی مسیح پسر خدا تنها راه بطرف خداست. تنها او قادر است که ما را با خدا مصالحه بدهد. عیسی مسیح تنخا شخصی است که برای گناهان انسان بر روی صلیب جان خود را داد وپیروزمندانه از مرگ قیام کرد. او جریمه گناهان ما را داد و پلی ساخت تا این خلائی که بین انسان و خدا وجود داشت برداشته شودکتاب مقدس توضیح می دهد: اما ببینید خدا چقدر ما را دوست داشت که با وجود اینکه گناهکار بودیم، مسیح را فرستاد تا در راه ما فدا شود : رومیان 5: 8مسیح نیز زحمت دید. او خود از هر گناهی مبرا بود. اما یک بار جان خود را در راه ما گناهکاران فدا کرد تا ما را به حضور خدا بیاورد. زمانی که بدن مسیح در قبر گذاشته شد، روح او زنده ماند : اول پطرس 3: 18تنها یک راه مهیا گشته است (اول تیموتاوس2: 5و6 )عیسی مسیح که جان خود را فدای تمام بشریت کرد تا با این کار، خدا و انسان را با یکدیگر آشتی دهدو در یوحنا 14: 6 می خوانیم: عیسی به او فرمود: راه منم و زندگی منم. هیچ کس نمی تواند به خدا برسد مگر بویسله منبله عیسی مسیح جریمه سنگین گناهان بشر را با مرگ خود بر روی صلیب و ریختن خون خود داد . او مرد و از میان مردگان برخاست تا عدالت را برای ما به ارمغان بیاورد و ما را با خدا آشتی دهدقدم چهارم: شما نیز می توانید این رابطه گمشده خود را با خدا بازیابید و زندگی خود را از تباهی نجات دهید. تنها می بایست به عیسی اعتماد کنیداین اعتماد با این درخواست شروع می شود که از او بخواهید تا گناهانتان را از شما دور کرده و از او دعوت کنید تا وارد قلبتان بشودکلام خدا بسیار واضح است: اکنون در مقابل در ایستاده، در را میکوبم. هر که صدای مرا بشنود و در را بگشاید، داخل شده، با او دوستی دائمی برقرار خواهم کرد و او نیز با منمکاشفه 3: 20همچنین کتاب مقدس می فرماید: در واقع اگر انسان با زبان خود اقرار کند که عیسی مسیح خداوند اوست و در قلب خود نیز ایمان داشته باشد که خدا او را پس از مرگ زنده کرد، نجات خواهد یافت: رومیان 9: 10قدم پنجم: دعا کنید تا عیسی مسیح وارد قلبتان شوددر این لحظه می توانید مهمترین دعای زندگی خود را انجام دهیدعیسی میسح عزیز، ایمان دارم که تو پسر خدا هستی. ایمانن دارم که 2000 سال پیش به زمین آمدی . ایمان دارم که بر روی صلیب مردی و خون خود را برای گناهان من ریختی تا نجات یابم. ایمان دارم که از میان مردگان برخواستی و به آسمان صعود نمودی. ایمان دارم که دوباره بر روی زمین برخواهی گشت. عیسی عزیز، من گناهکار هستم. گناهان مرا ببخش و مرا با خون پاک خود بشور و به قلبم وارد شو. روحم را هم اکنون نجات بده. زندگی خود را به تو می دهم. تو را بعنوان نجات دهنده خود می پذیرم. من تابد ازان تو هستم و تا به آخر تو را خدمت خواهم کرد. از هم اکنون متعلق به تو هستم. دیگر به این جهان و دشمن روح خود یعنی شیطان تعلق ندارم، متعلق به تو هستم و دوباره متولد شده ام. آمینبا این دعا و اعتراف گناهان خود و دعوت مسیح به قلب خود، خداوند گناهان شما را آمرزیده و شما را فرزند خود ساخته است، کتاب مقدس این اعتماد را به شما می دهد: او به تمام کسانی که به او ایمان آوردند، این حق را داد که فرزندان خدا گردند، بلی فقط کافی بود به او ایمان آورند تا نجات یابندیوحنا 1: 12
۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه
اشعیاء فصل 21
به سوی خداوند بازگشت کنید تا من خبر خوشی به شما دهم. او را بطلبید و دوباره بیایید و بپرسید. (اشعیاء فصل بیست و یکم آیه دوازدهم)هر کس دوست دارد خبرهای خوب بشنود که مثلا همه مشکلاتش رفع شده است. اما کلام خدا می فرماید که برای دستیابی به خبرهای خوب، باید به سوی خدا بازگردیم و او را با تمام وجود بطلبیم. بدون خدا، خبرهای مربوط به رویدادهای دنیا و آینده آن، چیزی جز دهشت و هراس به همراه ندارد. بدون خدا،آینده شخصی ما، همه خبرهای بد است.
۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه
عیسی پسر خداست یعنی چه؟
عیسی مثل یک پدر و پسر انسانی، پسر خدا نیست. خدا ازدواج نکرد که پسر داشته باشد. خدا با مریم هم بستر نشد که با هم پسری را تولید کنند. عیسی پسر خداست یعنی خدا در جسم انسان خود را به ما نشان داد (یوحنا 1 : 1 ، 14 ). عیسی پسر خداست که در بدن مریم بوسیلة روح القدس قرار گرفت. لوقا 1 : 35 می گوید، "فرشته در جواب وی گفت روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت جضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند. از آنجهه آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد."
در ضمن محاکمه اش در مقابل رهبران یهودی، کاهن اعظم به عیسی گفت "ترا به خدای حی قسم می دهم ما را بگوی که تو مسیح پسر خدا هستی یا نه" (متی 26 : 63). عیسی بوی گفت "بله، تو گفتی و نیز شما را می گویم بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قوت نشسته بر ابرهای آسمان میاید." (متی 26 : 64). رهبران یهود عیسی را به کفر متهم کردند (متی 26 : 65 -66). بعد، در حضور پنطیوس پیلاطس "یهودیان بدو جواب دادند که ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است." (یوحنا 19 : 7 ). چرا ادعای او برای پسر خدا بودن کفر محسوب می شد و باید می مرد؟ رهبران یهود دقیقا معنی"پسر خدا" را می دانستند. پسر خدا بودن یعنی طبیعت خدا را داشتن. پسر خدا بودن یعنی "از خدا" بودن. ادعای داشتن طبیعت خدا یعنی ادعای خدا بودن، برای رهبران یهود کفر بود. بنابراین، بر اساس لاویان 24 : 15 مرگ او را خواستار بودند. عبرانیان 1: 3 این را واضح می گوید که پسر خدا "فروغ جلالش و خاتم جوهرش" می باشد.
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه
بزرگترین دستور خدا چیست؟
روزی یکی از علمای دین که می خواست اعتقادات عیسی را امتحان کند از او پرسید :استاد انسان چه باید بکند تا حیات جاودانی را بدست بیا.رد؟عیسی به جواب داد: در کتاب تورات در این باره چه نوشته شده است؟ جواب داد نوشته شده که خداوند >خئای خود را با تمام دل وبا تمام قوت وبا تمام فکرت دوست بدار. همسایه ات را نیز دوست بدار همانقدر که خود را دوست می داری.عیسی فرمود: بسیار خوب تو نیز چنین کن تا حیات جاودانی داشته باشی.
۱۳۹۱ آذر ۱۲, یکشنبه
اسلام محکوم است
دینی که به یک دیکتاتور اجازه می دهد فتوای قتل صادر کند و اعدام از واجبات و ضروریات آن دین باشد و مخالفین خود را مرتد وکافر مینامد و خون آنها را حلال می داند کثیف ترین وضد انسانیترین دین تاریخ است که باید به زبالدان تاریخ فرستاده شود تا بقیه تاریخ زندگی انسان از شر آن در امان باشند.یک حاکم اسلامی از هر قاتل و جنایتکاری"جنایتکارتر و خطرناکتر است چون هر گاه که بخواهد فتوای قتل مخالفین خود را صار میکند وبه راحتی آنها را بکشد وتمام نیروهای مسلح کشور از او پشتیبانی میکنند.
۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه
مناجات با خدا
خدایا به من کمک کن تا درمیان مردم خوب باشم و به همنوعان خود تا بی نهایت کمک کنم...یاریم کن و نگذار خسته شوم من میخواهم تو از رفتارم وکارم راضی باشی ...خدایا کمک کن تا ندای انجیل را به مردم برسانم و دم به دم نامت را بر زبان جاری ساز و یادت را در دل....خدایا همراهم باش و نگذار تنها بمانم بگذار تا در سختیها با تو آرم شوم... خدایا همیشه و همه جا با من هستی و خواهی ماند ...مرا یاری کن در دعا کردن ...یاریم کن تا آنچه را میخواهم جز از تو نخواهم و رسیدن به هر خواسته ای مرا از تو حتی لحظه ای دور نکند ...خدای خوبم کمکم کن تا همیشه امیدوار باشم ...بگذار هر لحظه نامت را ببرم و کمکم کن که در جای جای خواسته هایم هر دم تو را بخوانم...خدایا مهربانم تو را سپاس فراوان در نام عیسی مسیح آمین.
۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه
ایمان به خدا
خدا جایی کار می کند که ایمان باشد.بنابراین در بحران ها و مشکلات از خداوند بخواهید تا با آرامش الهی وجودتان را فرا بگیرد. سعی نکنید با عقل و منطق خود سر از کار خدا در آورید. در عوض ساکت باشید. خدا می گوید: من برای شما خواهم جنگید. اگر اعتماد خود را حفظ کنید. خدا برای شما می جنگد .مهم نیست طرف مخالف شما چقدر بزرگ است. بگذارید خدا به روش خود انجام دهد . اگر اطاعت کنید او دستور خواهد داد. خدا همه چیز را به نفع شما عوض خواهد کرد. آمین
۱۳۹۱ آذر ۱, چهارشنبه
اشعیا 53
تا وقتی که در نور مسیح راه می رویم ونور قدوسیت خدا در قلوبمان جای داشته باشد"خون عیسی داتما ما را از هر گناه پاک می سازد. به وسیله خون عیسی مسیح "یعنی به توسط مرگ وی بر روی صلیب وایمان به عیسی مسیح"گناهان ما هرچند بی شمار وزشت هم بوده باشند کاملا" بخشنده .پاگ شده است. زیرا که مسیح برای نجات وبخشایش ما از گناهان مصلوب گردید.(اشعیا35)
۱۳۹۱ آبان ۳۰, سهشنبه
چگونه مسیحی شوم؟
کلام خدا می فرماید:اگر به زبان خود به عیسی خداوند اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید "نجات"خواهی یافت.چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت وبه زبان اعتراف میشود بجهت نجات.(رمیان9/10)
بهترین راه برای این واقعیات"دعا کردن است. همانطور که پولس نوشته است:زیرا هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.(رمیان13.10)
قلب خود را با فروتنی واقعی به خدا تقدیم کنید زیرا قربانیهای خدا روح شکسته است
خدایا دل شکسته و کوبیده را خوارنخواهی شمرد.
اگر براستی میخواهید به خانوادهخداوند عیسی مسیح بپیوندید با فروتنی چنین دعا کنید:
_خدایا اعتراف میکنم که بیشتر عمرم را برای خودم زندگی کردم.حتی در بهترین لحظات زندگیم به تو اندک توجه کردم وتو را جلال دادم.بیشتر دفعات گناه کردم بیشتر از آنکه بتوانم بشمارم و برای رهایی از مرگ ابدی که بخاطر گناهانم که لایق آنم هیچ راهی ندارم.از تو بسیار ممنونم که مرا اینقدر دوست داشتی که عیسی پسر یگانه ات را فرستادی تا بخاطرگناهان من روی صلیب بمیرد.کسی که باید روی صلیب میمرد من بودم و او جای مرا گرفت تا من بتوانم مجانا" بخشیده بشوم.لطفا" گناهان مرا ببخش ای پدر.دیگر نمیخوام زندگی خود محوری داشته باشم.باقی روزهای زندگیم را میخواهم برای خداوند عیسی زیست کنم.حضور روح القدس تورا برای زندگیم میخواهم.آمین
۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه
مزامیر باب84
1.ای خداوند چه دلپزیر است خانه تو 2. چقدر دلم میخواد در آنجا باشم و چقدر آرزو دارم در صحن خانه تو ساکن باشم
وبا تما م وجودم سرود شادمانی برای خدای زنده بسرایم.3.حتی گنجشکان برای خود لانهای و پرستوها برای خود آشیانه ای
ساخته اند تا جوجه های خود در پناه قربانگاه تو بگذارند ای خداوند متعال ای پادشاه من وای خدای من4.خوشابحال کسانی
که در خانه تو ساکنند وهمیشه برای تو سرود حمد وسپاس می خوانند.
وبا تما م وجودم سرود شادمانی برای خدای زنده بسرایم.3.حتی گنجشکان برای خود لانهای و پرستوها برای خود آشیانه ای
ساخته اند تا جوجه های خود در پناه قربانگاه تو بگذارند ای خداوند متعال ای پادشاه من وای خدای من4.خوشابحال کسانی
که در خانه تو ساکنند وهمیشه برای تو سرود حمد وسپاس می خوانند.
۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه
۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه
۱۳۹۱ مهر ۲۱, جمعه
۱۳۹۱ مهر ۱۹, چهارشنبه
من تو را شناختم تو خدای منی
با درود فراوان
من انسانی بودم که به هیچ چیز اعتقاد نداشتم و تنها راه عقلانی را در زندگی خود مد نظر داشتم به هیچ دینی باور نداشتم تا اینکه بعد سالها پی بردم باید برای ادامه زندگی به یک دین باید باور کرد و اعتقاد داشت و راه زندگی را بر اساس منطق به پیش برد و بدنبال چیزی گشتم که سالیان دراز آنرا از دست داده بودم با تفکر زیاد و با منطق و خواندن انجیل مقدس به دینی که سالها به دنبالش بودم رسیدم وخدای خود را شناختم و امروز با دلی پر بار وشادی زندگی خودم را از طریق این دین یعنی دین مسیحیت ادامه میدم و خدای پدر و تنها فرزندش عیسی مسیح را در دلم همیشه کذاشته ام واوست تنها راه نجات من از گرداب تاریک و سوزناک دنیاست آمین
من انسانی بودم که به هیچ چیز اعتقاد نداشتم و تنها راه عقلانی را در زندگی خود مد نظر داشتم به هیچ دینی باور نداشتم تا اینکه بعد سالها پی بردم باید برای ادامه زندگی به یک دین باید باور کرد و اعتقاد داشت و راه زندگی را بر اساس منطق به پیش برد و بدنبال چیزی گشتم که سالیان دراز آنرا از دست داده بودم با تفکر زیاد و با منطق و خواندن انجیل مقدس به دینی که سالها به دنبالش بودم رسیدم وخدای خود را شناختم و امروز با دلی پر بار وشادی زندگی خودم را از طریق این دین یعنی دین مسیحیت ادامه میدم و خدای پدر و تنها فرزندش عیسی مسیح را در دلم همیشه کذاشته ام واوست تنها راه نجات من از گرداب تاریک و سوزناک دنیاست آمین
۱۳۹۱ شهریور ۱۴, سهشنبه
۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه
عیسی پسر خداست یعنی چه؟
عیسی مثل یک پدر و پسر انسانی، پسر خدا نیست. خدا ازدواج نکرد که پسر داشته باشد. خدا با مریم هم بستر نشد که با هم پسری را تولید کنند. عیسی پسر خداست یعنی خدا در جسم انسان خود را به ما نشان داد (یوحنا 1 : 1 ، 14 ). عیسی پسر خداست که در بدن مریم بوسیلة روح القدس قرار گرفت. لوقا 1 : 35 می گوید، "فرشته در جواب وی گفت روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت جضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند. از آنجهه آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد."
در ضمن محاکمه اش در مقابل رهبران یهودی، کاهن اعظم به عیسی گفت "ترا به خدای حی قسم می دهم ما را بگوی که تو مسیح پسر خدا هستی یا نه" (متی 26 : 63). عیسی بوی گفت "بله، تو گفتی و نیز شما را می گویم بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قوت نشسته بر ابرهای آسمان میاید." (متی 26 : 64). رهبران یهود عیسی را به کفر متهم کردند (متی 26 : 65 -66). بعد، در حضور پنطیوس پیلاطس "یهودیان بدو جواب دادند که ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است." (یوحنا 19 :
7 ). چرا ادعای او برای پسر خدا بودن کفر محسوب می شد و باید می مرد؟ رهبران یهود دقیقا معنی"پسر خدا" را می دانستند. پسر خدا بودن یعنی طبیعت خدا را داشتن. پسر خدا بودن یعنی "از خدا" بودن. ادعای داشتن طبیعت خدا یعنی ادعای خدا بودن، برای رهبران یهود کفر بود. بنابراین، بر اساس لاویان 24 : 15 مرگ او را خواستار بودند. عبرانیان 1: 3 این را واضح می گوید که پسر خدا "فروغ جلالش و خاتم جوهرش" می باشد.
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
۱۳۹۱ شهریور ۱۲, یکشنبه
در اسلام چه میگویند
در اسلام تو را می گوینددروغ نگو..... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیستغیبت مکن... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست.قتل مکن.... اما قتل نامسلمان را باکی نیست.تجاوز مکن... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیستهر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان میداند و اجازه هر پستی را به خود میدهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان میبیندو راز نابخردی مسلمانان در همین است
۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه
نقشهای زندگی را بدست خداوند بسپارید
همیشه نقشه های خود را به دست خدا بسپارید آنگاه در کارهایتان موفق خواهی شد ....بله ما باید به خدا اجازه دهیم تا برای ما طرح نقشه کند.بعضی وقتها ما به خدا اعلام میکنیم خدایا تو باید این کار را برای من انجام دهی (ما خدا را با خادم خود اشتباهی میگیریم) آیا این درست است؟ من باید بگویم که خدایا تو به جای من تصمیم بگیر. مگر ما به خداوند نمی گوییم پدر: حال باید به اون اختیار کامل بدیم تا در تمام زندگی ما کار کند. پس با قلبی باز و روحی شاد به حضور پادشاه پادشاهان برویم. از خدا بخواهیم تا ناخدای زندگی ما باشد.آمین
پدر و پسر
۱۹پاسخ عیسی چنین بود: «آمین، آمین، به شما میگویم که پسر از خود کاری نمیتواند کرد مگر کارهایی که میبیند پدرش انجام میدهد؛ زیرا هرچه پدر میکند، پسر نیز میکند.۲۰زیرا پدر، پسر را دوست میدارد و هرآنچه میکند به او مینمایاند و کارهای بزرگتر از این نیز به او خواهد نمایاند تا به شگفت آیید.۲۱زیرا همانگونه که پدر مردگان را برمیخیزاند و به آنها حیات میبخشد، پسر نیز به هرکه بخواهد، حیات میبخشد.۲۲و پدر بر کسی داوری نمیکند، بلکه تمام کارِ داوری را به پسر سپرده است.۲۳تا همه پسر را حرمت گذارند، همانگونه که پدر را حرمت مینهند. زیرا کسی که پسر را حرمت نمیگذارد، به پدری که او را فرستاده است نیز حرمت ننهاده است.۲۴آمین، آمین، به شما میگویم، هرکه کلام مرا به گوش گیرد و به فرستندۀ من ایمان آورد، حیات جاویدان دارد و به داوری نمیآید، بلکه از مرگ به حیات منتقل شده است.۲۵آمین، آمین، به شما میگویم، زمانی فرامیرسد، بلکه هماکنون است، که مردگان صدای پسر خدا را میشنوند و کسانی که به گوش گیرند، زنده خواهند شد.۲۶زیرا همانگونه که پدر در خود حیات دارد، به پسر نیز عطا کرده است که در خود حیات داشته باشد،۲۷و به او این اقتدار را بخشیده که داوری نیز بکند، زیرا پسرِانسان است.۲۸از این سخنان در شگفت مباشید، زیرا زمانی فرامیرسد که همۀ آنان که در قبرند، صدای او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد.۲۹آنان که نیکی کرده باشند، برای قیامتی که به حیات میانجامد، و آنان که بدی کرده باشند، برای قیامتی که مکافات در پی دارد.۳۰من از خود کاری نمیتوانم کرد، بلکه بنابر آنچه میشنوم داوری میکنم و داوری من عادلانه است، زیرا در پی انجام خواست خود نیستم، بلکه انجام خواست فرستندۀ خود را خواهانم.
شفا یافتن در کتاب مقدس
در کتاب مقدس مردم به طرق مختلف شفا مییافتند. عیسی فرمود که بطلبیم تا بیابیم (متی ۷: ۷؛ یعقوب ۴: ۲). عیسی به بسیاری گفت که ایمان ایشان باعث شفایشان شده است (متی ۸: ۱۰-۱۳؛ مرقس ۱۰: ۵۲). رسولان نیز سخن مشابهی بر زبان راندند (اعمال ۳: ۱۶). دیگران توسط اطاعتشان شفا یافتند (دوم پادشاهان ۵: ۱-۱۴؛ لوقا ۱۷: ۱۴؛ یوحنا ۹: ۷). مفلوجان بسیاری توسط فرمانی که از دهان عیسی یا یکی از رسولان صادر گشت، شفا یافتند (مرقس ۲: ۱۰-۱۱؛ یوحنا ۵: ۸؛ اعمال ۳: ۶، ۱۴: ۱۰). عیسی به شاگردانش فرمود که سخنان و وعدههای او را با اطمینان خاطر اعلام کنند (مرقس ۱۱: ۲۲-۲۴؛ یوحنا ۱۴: ۱۳-۱۴).
۱۳۹۱ شهریور ۷, سهشنبه
مزامیر119
خداوندا، طریق فرائض خود را به من بیاموز؛ آنگاه آنها را تا به آخر نگاه خواهم داشت. مرا فهم عطا فرما تا شریعت تو را نگاه دارم، و آن را به تمامی دل حفظ کنم. مرا در طریق فرمان های خود هدایت فرما، زیرا رغبت من در آنهاست. دل مرا به شهادت خود مایل گردان، و نه به سودجویی. چشمانم را از دیدن بطالت بگردان، و در طریق های خود مرا زنده ساز.کلام خود را با خادمت استوار فرما، که آن را به ترسندگان وعده فرموده ای. ننگی را که از آن در هراسم از من دور کن، زیرا قوانین تو نیکوست. هان در اشتیاق احکام توام! به عدالت خویش مرا زنده ساز!آمین. مزامیر۱۱۹: ۳۳- ۴۰
۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه
مزمور یک خوشبختی واقعی
خوشا به حال کسی که با بدکاران مشورت نمی کند و راه گناهکاران را در پیش نمی گیرد و با کسانی که خدا را مسخره می کنند همنشین نمی شود ، بلکه مشتاقانه از دستورات خداوند پیروی می کند و شب و روز در آنها تفکر می نماید. او همچون درختی است که در کنار نهرهای آب کاشته شده و به موقع میوه می دهد و برگهایش هرگز پژمرده نمی شود ؛ کارهای او همیشه ثمر بخش استاما بدکاران چنین نیستند . آنها مانند کاهی هستند که در برابر باد پراکنده می شوند. آنها در برابر مسند داوری خدا محکوم خواهند شد و به جماعت خداشناسان راه نخواهند یافت.درستکاران توسط خداوند محافظت و هدایت می شوند ، اما بدکاران بسوی نابودی پیش می روند
۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه
آیا نجات فقط بوسیله ایمان است؟
شاید این مقوله یکی از مهمترین سؤالات الاهیات مسیحی باشد. همین پرسش باعث ایجاد نهضت اصلاحات وجدایی میان کلیساهای پروتستان و کاتولیک شد. این سئوال مبنای تفاوت کلیدی میان مسیحیت کتاب مقدسی و سایر فرقههای مسیحی است. آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است یا اینکه اعمال را نیز شامل میشود؟ آیا من فقط با ایمان به مسیح نجات یافتهام یا اینکه بوسیلۀ ایمان به مسیح و (اضافه بر آن) به کمک انجام بعضی ازاعمال خاص؟
سئوال راجع به نجات فقط بوسیلۀ ایمان و یا نجات بوسیلۀ ایمان و اعمال اغلب بوسیلۀ کسانی مطرح میشود که برایشان سخت است که میان قسمتهای مختلف کتاب مقدس ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند. رومیان 3: 28؛ 5: 1 و غلاطیان 3: 24 را با یعقوب 2: 24 مقایسه کنید. عدّهای بعد از چنین مقایسهای تفاوت را میان دیدگاه پولس (نجات بوسیله ایمان تنها) و یعقوب (نجات بوسیله ایمان و عمل) میدانند. واقعیت این است که پولس و یعقوب هیج تعارضی با یکدیگر ندارند. تنها اختلافی که شاید به عقیدۀ برخی میتواند وجود داشته باشد؛ پیرامون رابطۀ ایمان و عمل است. پولس به شکلی کاملاً جزمی اعلام میدارد که انسان فقط با ایمان عادل شمرده میشود (افسسیان 2: 8 -9) در حالی که یعقوب واضحاً تعلیم میدهد که نجات بوسیلۀ ایمان وعمل است. این مسئلۀ مُبرهَن میتواند با بررسی دقیق سخنان یعقوب پاسخ داده شود. یعقوب درواقع هر گونه اعتقادی را که مبنی بر ایمان بدون عمل باشد نفی میکند (یعقوب 2: 20–26). یعقوب نمیگوید که عادل شمرده شدگی بوسیلۀ ایمان و اعمال است بلکه میگوید که اگر کسی واقعاً عادل شمرده شده است، بطور قطع تغییرات و اعمال نیکویی را درحیات خود خواهد داشت. اگر شخصی ادعای ایمان کند اما هیچ عمل نیکویی در زندگی او یافت نشود، آنگاه یقیناً او هیچ ایمان واقعی در مسیح عیسی نداشته است (یعقوب 2: 14، 17 ، 20 ، 26).
پولس نیز در نوشتههای خود همین مورد را خاطر نشان میسازد. ایمانداران باید در زندگی خود میوههای نیکوئی را داشته باشند که در غلاطیان 5: 22–23 ذکر شدهاند. درست بعد از اینکه پولس در افسسیان 2: 8-9 اعلام میدارد که ما محض فیض نجات یافتهایم و نه از اعمال ، در افسسیان 2: 10 مدعی میشود که آفریده شدهایم برای کارهای نیکوئی که خدا از قبل مهیا نمود. پولس نیز از یک زندگی تغییر یافته همان انتظارات یعقوب را دارد. «پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازهای است، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است» ( دوم قرنتیان 5: 17). تعلیم پولس و یعقوب در مورد نجات هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بلکه آنها یک منظور را با نگرشهای مختلفی بیان میکنند. پولس خیلی ساده ، بر عادل شمرده شدگی فقط با ایمان تأکید میکند در حالی که یعقوب بر این حقیقت تأکید دارد که ایمان در مسیح باید به اعمال نیکو منتهی شود.
مزمور سی وپنچم
مزمور سی و پنجم آیات بیست و دوم تا بیست و پنجم: "ای خداوند از همه چیز آگاهی. پس ساکت نباش و از من دور مباش. خداوند به دادم برس و از حق من دفاع کن. خدایا، خداوندا، بر طبق عدالت خود، در مورد من داوری کن و نگذار دشمنانم به من بخندند. نگذار در دل خود بگویند که ما به آرزوی خود رسیدیم. او را شکست دادیم."داود پادشاه به سوی خدا فریاد برآورد و از او خواست که وقتی در معرض افترای ناحق قرار می گیرد، از او دفاع کند. اگر به ناحق به شما افترا می زنند، واکنش طبیعی شما شاید انتقام یا دفاع مفصل از تمام کارهای تان باشد. از خدا بخواهید که خودش از شما دفاع کند. او شما را تبرئه خواهد کرد. برقراری عدالت را به خدا واگذارید.
۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه
اینکه به اسم عیسی مسیح دعا کنیم یعنی چه؟
دعا به اسم عیسی مسیح در انجیل یوحنا 14 : 13-14، گفته شده است «و هر چیزی را که به اسم من سوال کنید بجا خواهم آورد تا پدر در پسر جلال یابد. اگر چیزی به اسم من طلب کنید من آنرا بجا خواهم آورد.» بعضی این آیه را اشتباه برداشت می کنند و فکر می کنند گفتن «به اسم عیسی مسیح» در آخر دعا باعث می شود که خدا همیشه هر چه از او بخواهیم به ما بدهد. در واقع با این فکر به «به اسم عیسی مسیح» بعنوان یک فرمول سحرآمیز نگاه می کنند. این برخلاف کلام خداست.
دعا در نام عیسی مسیح یعنی دعا با اقتدار و درخواست از پدر که در مورد دعای ما عمل کند، چون ما به اسم پسرش عیسی مسیح آمده ایم. دعا به اسم عیسی مسیح همان معنی را می دهد که دعای بر طبق ارادة خدا، «و اینست آن دلیری که نزد وی داریم که هر چه بر حسب ارادة او سوال نماییم ما را می شنود. و اگر دانیم که هر چه سوال می کنیم ما را می شنود، پس می دانیم که آنچه از او در خواست کنیم می یابیم» (1 یوحنا 5 : 14-15). دعا در نام عیسی مسیح دعایی است که برای جلال نام او کرده می شود.گفتن «به نام عیسی مسیح» در آخر دعا یک فرمول سحر آمیز نیست. اگر آنچه ما می خواهیم برای جلال نام خدا و طبق ارادة او نباشد، گفتن «به نام عیسی مسیح» بی معنی است. آنچه مهم است دعای خالصانه ایست که به نام عیسی مسیح و برای جلال نام او باشد، نه اینکه لغات مخصوصی را در آخر دعا بگوییم. کلمات نیستند که که در دعا مهمند، بلکه مقصود پشت دعا. دعا برای چیزهایی که در اتحاد با ارادة خدا هستند اساس دعایی است که به نام عیسی مسیح کرده می شود.
عیسی و موعظه
عيسي خدمتي تمام عيار ميكرد: او تعليم داده، ... موعظه هم نمود ... و شفا ميداد . عيسي بشارت (خبر خوش) ملكوت را موعظه ميكرد .او هر نوع مرض و بيماري را شفا ميداد؛ هيچ مرضي نبود كه وي نتواند آن را شفا دهد. او نه تنها بد
نهاي مردم را شفا ميداد بلكه جانهاي ايشان را نيز شفا ميبخشيد. گناه، بيماري جان است. عيسي آمد تا مردان و زنان را از اسارت گناه آزاد سازد. وي آمد تا گناهان را ببخشايد. او آمد تا به ما حيات غني، چه حيات جسماني و چه روحاني ببخشد. حياتي جاوداني كه با ايمان شخص آغاز شده، هرگز پايان نميپذيرد . حياتي كه عيسي ميدهد حياتي است روحاني، حياتي كه با تمام پري خدا پر شده است . آن حياتي است مملو از شادي و سلامتي و قدرت كه تا ابد دوام مييابد. آمین
۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه
زنجیرهای پولُس و گسترش انجیل
زنجیرهای پولُس و گسترش انجیل
۱۲ای برادران، میخواهم بدانید که آنچه بر من گذشت، در عمل به پیشرفت انجیل انجامید،۱۳بهگونهای که بر تمامی نگهبانان کاخ سلطنتی و بر همگان عیان شد که من بهخاطر مسیح در زنجیرم؛۱۴و زنجیرهایم سبب شد که بیشترِ برادران، در خداوند قویدل شوند تا با شهامت تمام، کلام خدا را بیواهمه بیان کنند.
۱۵امّا بعضی از حسد و حس رقابت مسیح را وعظ میکنند، حالآنکه بعضی دیگر با حسننیّت.۱۶اینان از محبت چنین میکنند، زیرا میدانند که من برای دفاع از انجیل در اینجا گذاشته شدهام.۱۷امّا آنان از سَرِ جاهطلبی به مسیح وعظ میکنند، نه با خلوصنیّت، با این گمان که بر رنجهای من در زندان میافزایند.۱۸امّا چهباک؟ مهم این است که به هر صورت، مسیح موعظه شود، چه نیّت درست باشد، چه نادرست! و من از این بابت شادمانم.
آری، و باز هم شادی خواهم کرد،۱۹زیرا میدانم که با دعاهای شما و یاری روح عیسی مسیح، اینها به نجات من خواهد انجامید،۲۰چنانکه مشتاقانه انتظار میکشم و امید دارم که در هیچچیز سرافکنده نخواهم شد، بلکه با کمال دلیری، اکنون نیز چون همیشه، چه در مرگ و چه در زندگی، مسیح در بدنم جلال خواهد یافت.۲۱زیرا مرا زیستن مسیح است، و مردن، سود.۲۲اگر میباید به حیات خود در این بدن ادامه دهم، این برایم بهمنزلۀ کار و کوششی پرثمر خواهد بود. و نمیدانم کدام را برگزینم!۲۳زیرا بین این دو سخت در کشمکشم: چراکه آرزو دارم رخت از این جهان بربندم و با مسیح باشم، که این بهمراتب بهتر است؛۲۴امّا ماندنم در جسم برای شما ضروریتر است.۲۵چون از این یقین دارم، میدانم که برای پیشرفت و شادی شما در ایمان، زنده خواهم ماند و با همۀ شما بهسر خواهم برد،۲۶تا با دوباره آمدنم نزد شما، فخرتان در مسیحْ عیسی بهسبب من افزون گردد.
۲۷فقط از شما میخواهم که بهشیوۀ شایسته انجیل مسیح رفتار کنید، تا خواه بیایم و شما را ببینم و خواه در غیابم از احوالتان بشنوم، خاطرم آسوده باشد که در یک روح استوارید و چون یکتن، دوشبهدوش برای ایمان انجیل مجاهده میکنید،۲۸و در هیچچیز از مخالفان هراسی ندارید، که همین در مورد آنان نشان هلاکت است، امّا نشان نجات شماست، و این از خداست.۲۹زیرا این افتخار نصیب شما شده که نهتنها به مسیح ایمان آورید، بلکه در راه او رنج هم ببرید.۳۰چرا که شما را همان مجاهده است که مرا مشغول به آن دیدید و اکنون میشنوید که هنوز هم بدان مشغولم.
نامه پولس رسول به فیلیپیان
خداوند قلعه من است
خداوند قلعه من است .او صخره من است و مرا نجات می بخشد.خدایم صخره محکمی است که به آن پناه می برم.
او همچون سپر از من محافظت می کند. به من پناه می دهد و با قدرتش مرا می رهاند.نجات دهنده من مرا از ظلم می رهاند.
او را به کمک خواهم طلبید و از چنگ دشمنان رهایی خواهم یافت. ای خداوند تو شایسته پرستش هستی
دوم سموئیل 22. 2تا4
۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه
لزوم پاکی درون
فَریسیان بههمراه برخی از علمای دین که از اورشلیم آمده بودند، نزد عیسی گرد آمدند۲و دیدند برخی از شاگردان او با دستهای نجس، یعنی ناشسته، غذا میخورند.۳فَریسیان و نیز تمامی یهودیان، به سنّت مشایخ خود پایبندند و تا دستهای خود را طبق آداب تطهیر نشویند، خوراک نمیخورند.۴چون از بازار میآیند، تا شستشو نکنند چیزی نمیخورند. و بسیار سنن دیگر را نیز نگاه میدارند، همچون شستن پیالهها، دیگها و ظروف مسی.۵پس فَریسیان و علمای دین از عیسی پرسیدند: «چرا شاگردان تو طبق سنّت مشایخ رفتار نمیکنند، و با دستهای نجس غذا میخورند؟»۶او پاسخ داد: «اِشَعْیا دربارۀ شما ریاکاران چه خوب پیشگویی کرد! چنانکه نوشته شده است،
«”این قوم با لبهای خود مرا حرمت میدارند،
امّا دلشان از من دور است.
۷آنان بیهوده مرا عبادت میکنند،
و تعلیمشان چیزی جز فرایض بشری نیست.“
۸شما احکام خدا را کنار گذاشتهاید و سنّتهای بشری را نگاه میدارید.»
۹سپس گفت: «شما زیرکانه حکم خدا را کنار میگذارید تا سنّت خود را نگاه دارید!۱۰زیرا موسی گفت، ”پدر و مادر خود را گرامیدار،“ و نیز ”هرکه پدر یا مادر خود را ناسزا گوید، باید کشته شود.“۱۱امّا شما میگویید شخص میتواند به پدر یا مادرش بگوید: ”هر کمکی که ممکن بود از من دریافت کنید، قربان - یعنی وقف خدا - است“۱۲و بدینگونه نمیگذارید هیچ کاری برای پدر یا مادرش بکند.۱۳شما اینچنین با سنّتهای خود، که آنها را به دیگران نیز منتقل میکنید، کلام خدا را باطل میشمارید و از اینگونه کارها بسیار انجام میدهید.»
۱۴عیسی دیگربار آن جماعت را نزد خود فراخواند و گفت: «همۀ شما به من گوش فرادهید و این را دریابید:۱۵هیچچیزی بیرون از آدمی نیست که بتواند با داخل شدن به او، وی را نجس سازد، بلکه آنچه از درون آدمی بیرون میآید، وی را نجس میسازد. ۱۶[هرکه گوش شنوا دارد، بشنود!]»
۱۷پس از آنکه جماعت را ترک گفت و به خانه درآمد، شاگردانش معنی مَثَل را از او پرسیدند.۱۸گفت: «آیا شما نیز درک نمیکنید؟ آیا نمیدانید که آنچه از بیرون به آدمی داخل میشود، نمیتواند او را نجس سازد؟۱۹زیرا بهدلش راه نمییابد، بلکه بهدرون شکمش میرود و سپس دفع میشود.» عیسی با این سخن، همۀ خوراکها را پاک اعلام کرد.۲۰او ادامه داد: «آنچه از درونِ آدمی بیرون میآید، آن است که او را نجس میسازد.۲۱زیرا اینهاست آنچه از درون و دل انسان بیرون میآید: افکار پلید، بیعفتی، دزدی، قتل، زنا،۲۲طمع، بدخواهی، حیله، هرزگی، حسادت، تهمت، تکبّر و حماقت.۲۳این بدیها همه از درون سرچشمه میگیرد و آدمی را نجس میسازد.»
انجیل مرقس7 آیه 23/1
۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سهشنبه
ایمان به خدا
ایمان به ما میگوید: خدا قدرت زندگی من است، از که بهراسم (مزامیر : ۱-۲۷). همانطور که می دانیم ایمان با کلام خدا رشد می کند. رومیان۱۰-۱۷ میگوید: ایمان از موعظه می آید ولی موعظه از قدرت کلام مسیح. و ایمان همان چیزی را میگوید که کلام خدا میگوید. بی ایمانی یعنی ستیزه با کلام خدا. متاسفانه بسیاری از مومنین با بی ایمانی سخن می گویند و با کلام خدا در ستیزه هستند. آنان تعجب می کنند وقتی کلام خدا برایشان کار نمی کند. کلام خدا نمی تواند برایشان کار کند، چون جلوی کلام خدا ایستاده اند. اگر می خواهیم کلام خدا برایمان کار کند، باید طرف کلام را بگیریم.ایمان امید نیست. وقتی در مورد دریافت روح القدس، شفا یا جواب دعا صحبت میکنیم، اکثر انسانها امیدوارند که جواب بگیرند. ولی باید بدانیم که امید کاری انجام نمی دهد، بلکه ایمان است که عمل می کند. ایمان هست، اگر الان نیست، پس ایمان نیست.وقتی کسی میگوید: من فکر می کنم یک روزی روح القدس را دریافت خواهم کرد، این ایمان نیست بلکه امید است. امید همیشه در زمان آینده حرف میزند و به آینده اشاره دارد. ولی ایمان همیشه در حال حاضر صحبت می نماید. ایمان می گوید من الان دریافت می کنم، الان آن را دارم. در مورد دریافت از خدا فرقی نمی کند که روح القدس، شفا، جواب دعا، پول، یا چیز دیگری باشد، پرینسیپهای ایمان در تمام نقاط همان است.اگر ما پرینسیپهای ایمان را یاد بگیریم، هر چیزی که از خدا بخواهیم، دریافت خواهیم کرد.
آموزه تثلیث
در مسیحیت وقتی ما با ذاتِ خدا روبرو می شویم باید آماده باشیم با خدائی روبرو بشویم که همه چیزش برای ما قابلِ درک نیست، در واقع اگر خدا ، خدای واقعی باشه همه چیزش قابلِ درک نخواهد بود.آموزه تثلیث سئوال نیست ، بلکه پاسخی است باین سئوال که « خدایا تو کیستی » ذاتِ تو چگونه است ؟و اینجاست که خدا خودش را بر ما آشکار می کند ؛ یک خدای واحد ، در سه شخصیت ( پدر ، پسر و روح القدّس ) هر کدام از این سه شخص در ذاتِ واحدِ خدا ، کاملاً خداست ؛
بر خلافِ گفته های بیسوادانِ روحانی در مسیحیت یک خدای واحد وجود دارد؛ عیسی مسیح
در عهد عتیق تثنیه ۶: ۴ و در مرقس ۱۲: ۲۹ فرمود: بشنو ای اسرائیل خداوند خدای ما خدای یکتاست.
در اوّلِ پیدایش آیهِ ۲۶ خدا گفت : آدم را بصورتِ ما و موافق شبیه ما بسازیم که بر ماهیانِ دریا و پرندگانِ آسمان و بهایم و بر تمامیِ زمین و همهِ حشراتی که بر زمین میخزند، حکومت نماید.
چرا خدا در اینجا خودش را ما خطاب می کند ؟ چرا خودم خطاب نمی کند ؟ تنها یک توضیح می شود داد چون او خدای تثلیث می باشد ؛ ( پدر ، پسر و روح القدّس ) که کاملاِ از هم متمایزند اماّ در ذات مشترک می باشند.
در متی ۳: ۱۶ اماّ عیسی چون تعمید یافت فوراً از آب بر آمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روحِ خدا را دید که مثلِ کبوتری نزول کرده بر وی می آید ، آنگاه خطابی از آسمان در رسید که این است پسرِ حبیبِ من که از او خشنودم.
در همین تصویر خیلی روشن ما می توانیم ( پدر ، پسر و روح القدّس را در کلام ببینیم )
در متی ۲۸: ۱۹ عیسی مسیح فرمود : بروید و همهِ قومها را شاگرد بسازید و ایشان را بنامِ پدر ، پسر و روح القدّس تعمید دهید.
آنهائیکه تثلیث را رَد می کنند در واقع کلامِ خدا را با دروغهای شیطان معاوضه می کنند؛
ذاتِ خدا در طیِ تاریخِ بشر هرگز عوض نشده ، خدا دیروز ، امروز و فردا همان است، و یهوه عهد عتیق همان عیسی مسیح در عهد جدید میباشد.
اگر خدا تثلیث نبود چطور برای انسان نجاتی می توانست وجود داشته باشد ؟ اگر مسیح خدا در جسمِ انسانی نبود چطور می توانست در مقامِ یک انسان ما را نجات دهد ؟ کلامِ خدا میگه تمامِ انسانها بدونِ استثنا گناه کردند ، در تاریخ بشریت انسانی وجود ندارد که گناه نکرده باشد ؛ پیامری در تاریخ بشر وجود ندارد که گناه نکرده باشد ، اماّ مسیح عیسی پرستش را می پذیرفت و گناهان را می بخشید چون تنها و تنها او بود که هرگز گناه نکرد چون او خدا بود در جسمِ انسانی که برای نجانِ فرزندانِ گمشده اش بروی زمین آمد.
۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه
خداوندم قدرتی به من بده
خداوندم قدرتی به من بده تا افکارم را در امروز متمرکز کنم, تمام چیزی که از گذشته باید بدانم این است که با وجود تمام کجرویهایم واشتباهاتم تو همیشه و همیشه مرا نجات دادی وتمام چیزی که از آینده ام باید بدانم این است که خداوندی که در گذشته ناجی من بود در آینده هم مرا رها نخواهد کرد .پس امروز را با قدرت تو ونام تو آغاز میکنم و چه زیباست امروزی که با تو زندگی میکنم خداوندم.
۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه
هدف خداوند از رنجها و سختیهایمان
خدا از جفاها و سختیهایمان ما برای پیشبرد اهداف خود و رساندن برکت به ما و دیگران استفاده میکند.به وسیله زخمهای مسیح ما شفا یافتیم(اشعیاء5/53) زمانی که ما برای خدا سختیها را تحمل کنیم. دیگران زحمات را خواهند دید و محبت ما به خدا و صبر وایمان ما در حین مصائب به تثبیت خواهد رسید. این امر باعث تقویت ایمان کلیساهای دیگر و ایمانداران دیگر خواهد گردید(اول تسالونیکیان 7/1) از سوی دیگر خدابه وسیله مشکلات و سختیها ما را تادیب می کند تا اینکه مقدس و کامل گردد.(عبرانیان10:12)
۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه
۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه
۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه
کتاب مقدس
خواندن درست کتاب مقدس به ما می آموزد چگونه در برابر مشکلات ایستادگی کنیم و چگونه ایمان خود را روز به روز تقویت کنیم و همچنین راه ایستادگی در برابر شیاطین و ظالمین را به ما نشان می دهد پس بی شک تنها راه نجات ما ایمان به کتاب مقدس و بشارت آن به همه ملتهاست
خداوند پناهگاه و قوت ماست مددکاری که هنگام سختی فورا"به فریاد ما میرسد. مزمور46:1
۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سهشنبه
تعمید روح القدس چیست
تعمید روح القدس را می توانیم اینطور توضیح بدهیم که کار روح القدس است در وقت نجات که باعث اتحاد ایمانداران با مسیح و با ایمانداران دیگر در بدن مسیح می شود. در کتاب مقدس اول قرنتیان 12 : 12-13 مرکز بحث در مورد تعمید روح القدس است: «زیرا چنانکه بدن یکیست و اعضای متعدد دارد و تمامی اعضای بدن اگر چه بسیار است یکتن می باشد همچنین مسیح نیز می باشد. زیرا که جمیع ما بیکروح در یک بدن تعمید یافتیم خواه یهود خواه یونانی خواه غلام خواه آزاد و همه از یک روح نوشانیده شدیم» (1 قرنتیان 12: 13). در حالیکه رومیان 6 : 1-4 هر چند به روح خدا اشاره نمی کند، اما موقعیت ایماندار را قبل از ایمان به خدا به زبانی مشابه اول قرنتیان توضیح می دهد: «پس چه گوییم؟ آیا در گناه بمانیم تا فیض افزون گردد؟ حاشا! مایانیکه از گناه مردیم چگونه دیگر در آن زیست کنیم؟ آیا نمی دانید که جمیع ما که در مسیح عیسی تعمید یافتیم در موت او تعمید یافتیم؟ پس چونکه در موت او تعمید یافتیم با او دفن شدیم تا آنکه بهمین قسمیکه مسیح بجلال پدر از مردگان بر خاست ما نیز در تازگی حیات رفتار نماییم.»
حقایق زیر برای درک واقعی تعمید روح لازمند. اول، 1 قرنتیان 12: 13 واضحا می گوید که همه تعمید یافته اند، درست مثل اینکه همه از یک روح نوشانیده شده اند (سکونت روح القدس). دوم، در هیچ جای کتاب مقدس، به ایمانداران گفته نشده که با و یا در روح تعمید بگیرید و یا اینکه تعمید در روح القدس را بطلبید. این نشان می دهد که همة ایمانداران این تجربه را داشته اند. سوم، افسسیان 4 : 5 بنظر می آید اشاره به تعمید روح القدس است. اگر اینطور باشد، تعمید در روح برای همة ایمانداران است، درست مثل «یک ایمان» و «یک پدر».
در نتیجه، تعمید روح القدس دو چیز انجام می دهد، 1) ما را به بدن مسیح وصل می کند، و 2) شریک در مصلوب شدن مسیح را واقعی می کند. در بدن او بودن یعنی با او در زندگی جدید قیام کردن (رومیان 6 : 4). ما باید از عطایای روحانی خود استفاده کنیم تا بدن بطور صحیح و مرتب همانطور که در 1 قرنتیان 12 : 13 می گوید کار کند. تعمید روح بعنوان پایة اتحاد کلیساست همانطور که در افسسیان 4 : 5 گفته شده است. از طریق تعمید روح القدس با مسیح در مرگ، دفن شدن، و قیامش شریک می شویم و این
پایة جدایی ما از قدرت گناه را بنا می کند تا بتوانیم در زندگی جدید ادامه دهیم. (رومیان 6 : 1-10 و کولسیان 2 : 12).
آیا عیسی خداست؟
عبارت ((من خدا هستم)) در هیچ جای کتاب مقدس از زبا ن عیسی نقل نشده است. ولی این بدان معنی نیست که او ادعای خدای نکرده است. بطور مثال اگر به یوحنا فصل 30:10مراجعه کنیم عیسی مسیح را می بینیم که ادعا نمود: من وپدر یک هستیم.شاید در اولین نگاه بنظر نرسد که او اشاره به الهویتش میکند ولی عکس العمل یهودیان نسبت به سخنان او ثابت میکند که آنها منظور او را به خوبی درک کردند..یهودیان در جواب گفتند بسبب عمل نیک تورا سنگسار نمی کنیم وبسسبب کفر زیرا تو انسان هستی وادعای خدایی می کنی. یوحنا 33:10 یهودیان به خوبی فهمیدند که عیسی خود را خدا می داند.آیات بعدی نشان می دهد که عیسی مسیح نه با برداشت اینان مخالفت کرد و نه سعی کرد آن را اصلاح کند.اینها همه اشاره به این واقعیت میکند که عیسی ادعای خدایی کرد.من وپدر یک هستیم .یوحنا 30:10 این ادعا در یوحنا 58:8 نیز دیده می شود .عیسی بدیشان گفت:آمین آمین به شما می گویم که پیش از آنکه ابراهیم پیدا شود من هستم. ویهودیان قصد سنگسار او کردند یوحنا 59:10 تنها دلیل یهودیان برای سنگسار کردن عیسی این بود که آنان او را بخاطر ادعای الهویت کافر شمردند.یوحنا 1:1 میگوید : ..وکلمه خدا بود.ودر یوحنا 14:1 میخوانیم و کلمه جسم گردید این آیات به وضوح نشان میدهند که عیسی خداست اعمال 28:20 به ما میگوید : پس نگاه دارید خویشتن وتمامی این گله را که روح القدس که شما را برا آن اسقف مقرر فرمود تا کلیسای خدا را رعایت کرده که آنرا به خون خود خریده است؟پس عیسی همان خداست.
اشتراک در:
پستها (Atom)