۱۳۹۲ آبان ۲۳, پنجشنبه

خداوند شبان من است


واقعا توکل مفهوم سختی است و کار هر کسی نیست. توکل نهایت ایمان است و تنها روح های پاک می توانند به او توکل کنند و خود را به خدا بسپارند.
اینکه همیشه چوپان و نگاهبان توست احساس زیبایی است و شما مانند فرزند و کودکی بی دغدغه از زندگی همیشه شادمانه به بازی کودکانه می پردازی. وقتی کوچک بودیم به ترس و گرسنگی و تنهایی فکر نمی کردیم. گوسفندی بودیم در دامان چوپان! به گرگ فکر نمی کردیم چون نگاهبانان خوبی داشتیم و غمی نداشتیم شاد بودیم و غرق لذت! روح خدا در قالب پدر و مادر از ما پاسداری می کرد.
اما وقتی بزرگ شدیم  روح ما گویا از گله خداوند جدا شد.  و دائم به گرگ اندیشیدیم و ترسیدیم و چوپان مان را گم کردیم و هنوز می ترسیم و شبان مان را می جوییم!
شبان هست! به گله برگردیم ! چون هر گله ای شبانی دارد! خود را به شبان بسپاریم و تا ابد راحت باشیم و همه امور مان را به او بسپاریم و از چیری نترسیم تا زمانی که او هست! و به گله بان شجاع خود مطمئن باشیم و دلگرم … فخر بروشیم و ایمان داشته باشیم!
سپردن به او، تنها چاره مشکل ها، غم و تنهایی و درد بشر است و این آخر ایمان است! همچون گوسفندی خود را در آغوش شبانی سپردن نهایت ایمان است!  اما باید به صدای او گوش بدهیم و از فریادهای او که نهیب می زند که از گله دور نشوید ! ناراحت نشویم حرفش را گوش گنیم تا ابد در امان چوپان مهربان باشیم!
او مهربان است و همه گوسفندان خود را با نام می شناسد و دوست دارد!
در کتاب مقدس(انجیل)-مزامیر داود - بخش ۲۳ آمده است:
« خداوند شبان من است ؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود. در مرتع‌های سبز مرا می‌خواباند.نزد آبهای راحت مرا رهبری می‌کند. جان مرا برمی‌گرداند و به خاطر نام خود به راه‌های عدالت هدایتم می‌نماید. چون در وادی سایة موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوب‌دستی تو مرا تسلی خواهد داد. سفره‌ای برای من به حضور دشمنانم می‌گسترانی. سر مرا به روغن تدهین کرده‌ای و کاسه‌ام لبریز شده است. هر آینه نیکویی و رحمت تمام ایام عمرم در پی من خواهد بود و در خانة خداوند ساکن خواهم بود تا ابدالآباد. » 
14,11,2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر